۱۳۹۳ بهمن ۱, چهارشنبه

من پیش از این زندگی واقعی را در سربازی تجربه کرده بودم .زندگی در میان کسانی که از دنیای ایده آل و شاعرانه و حرف های فلسفی و سیاسی دور بودند ،اما واقعی بودند. زندگی در میان ستم کشیدگان وکسانی که همیشه نادیده گرفته شده بودند.حرف همیشه بود. اما نهایت اش ختم می شد به روضه های من یا قرآن خواندن با صوت جمیل و البته بیشتر به ترانه های گریه دار محلی گیلکی و گاهی داریوش خواندن و حتی جواد یساری و...من می خواندم و سربازهای بدبخت مثل خودم،زار می زدند و سیگار دود می کردند. 


هیچ نظری موجود نیست:

پست‌های پرطرفدار