۱۳۹۲ اسفند ۳, شنبه

من یه دردم

من یه دردم 

شعری و صدای  شاهین نجفی 


من یه ایرانی افغانی ترک آمریکاییم یه روسم عربم چینییم آفریقاییم

من یه یهودی زرتشتی مسیحی بهاییم هندو مسلمونمو بی مذهبمو بوداییم

یه ایرانی ام که صفا و سادگی رسممه یه افغانی ام که تاریخم پر ستمه

من یه کردم که رفیقم کوه و تفنگه یه فلسطینم که چهل پنجاه سال تو جنگه

یه آفریقایی سیاه مثل عمق جنگل اونی که رفتار میشه باهاش مثل انگل

یه آلمانی ام که از نازی ها سیلی خورده یه حزب که واسه جنایتش آبرومو برده

یه آمریکایی که دس تو دس عراقیا گریه کردیم تو این جنگ و مرگ و غوغا

یه اشک قشنگ از چشم یه تبتی که میسوزه تو حسرت آزادی مملکتی

یه ایرانی ام که پرچمم و گم کردم وسط این همه اسم و رسم سردر گمم

به هر شکل و لباس و زبون تو هر مملکتی ام به نام عشق و آزادی و انسان حثییتم

به اینکه همه مثل همیم و فقط این یه اصل به نام انسانیت که زیباترین رسم

(من یه درد مشترکم فریاد کن منو دیوار و بشکن و بیرون بزن از این تنو)

(رها شو رها شو تو وسعت دنیا رها شو با هر رنگ پوستی و زبونی هم صدا شو)

واسه روزی که تمومه زندونا ویرون شن و چشم مادرا واسه بچه ها گریون نشن

و روح قشنگ هیچ زنی لگدمال نشه غیرت پر معنی مردها پایمال نشه

و هیچ سری بالا دار نره واسه عقیدش زنی از ترس خونواده نسوزه تو آتش

روزی که زندگی هیچ کسی تفتیش نشه ملاک اعتاقاد و ایمان تسبیح و ریش نشه

روزی که آزادی تو خیابون همه برابر زن و مرد کوچیک و بزرگ خواهر و برادر

روزی که همه جا توی صلح و آزادیه قدم به قدم باغ و درخت و آبادیه

لحظه ای که شاید دوباره انسان معنی بشه تموم این حرفای قشنگ عینی بشه

لحظه ای که میرسه شاید ولی من نیستم من خیلی زود تر از اونچه فک کنی میمیرم

ولی تو بمون و به یاد شاهین پرواز کن پنجره های ذهنتو رو به دنیا باز کن

به جای من بخون و بخند و نفس بکش تو هر لحظه اگه شد این سرود و آواز کن

بزار کوه پیش مرامت تعظیم کنه آسمون بارون و با اشک تو تنظیم کنه

بزار واسه یه بار شده آدم آدم شه مث استعاره ای از شعرای سادم شه


من یه دردم



هیچ نظری موجود نیست:

پست‌های پرطرفدار